متن قطعه: «ای (این) شانزده رباعی لاشبهه خط شریف قبلةالکتاب ملامیرعلیست روح‌الله روحه کتبه الحقیر الفقیر المذنب الحسنی غفرله» قطعه در سایز کاملاً بزرگ
این قطعه به تازگی در خلال یک شب مبادله‌ی قطعات خوشنویسی با امیر عاملی دوست کلکسیونر قزوینی به دستم رسید.
عاملی ابراز کرد که آن را در ازای ۱ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان وجه نقد و ۱۵۰ هزار تومان قطعه به خط خودش ابتیاع کرده است.
احمد پیله‌چی ضمن ابراز مبارکباد به بنده بابت تملک این قطعه، انتساب آن را به میرعماد صرفاً به لحاظ اینکه صعود کشیده‌ی «شبهه‌» از نظر ایشان زیاد است، رد کرد. رامین مرآتی تذهیب‌کار معروف مقیم کرج نیز که این قطعه قبل از تملک توسط عاملی در دست او بوده است، در دیداری که با هم داشتیم، کاتب قطعه را میر ندانست. استاد موحد حسینی در دیداری که دیشب در منزل جناب حاج داود چاووشی در قم با ایشان داشتیم، قطعه را روءیت کرد و آن را حاصل دست و پنجه‌ی میرعماد ندانست.
با این وصف و اوصاف، آنچه حقیر را برای معامله‌ی این قطعه راغب کرد، نوشته‌ی کوتاه حاج‌آقا صدر - از میرشناسان معروف اصفهان - در پشت این قطعه بود که انتساب اثر را به میرعماد با تاءکید مورد تاءیید قرار داده است.

توجه و یادآوری:
در روزهای اخیر (هفته‌ی آخر آذر ۸۶) دوستی ۲۷ ساله از طریق تلفن همراه با بنده تماس گرفت و ابراز کرد که این قطعه از میرعماد زمانی متعلق به ایشان بوده و سال گذشته به همراه چند قطعه‌ی دیگر برای فروش به قیمت ۴۵۰ هزارتومان به کسی عرضه می‌کند. چند روز بعد از این معامله منصرف می‌شود و قطعاتش را مطالبه می‌کند؛ ولی فرد مزبور این قطعه از میرعماد را تحویل نمی‌دهد و به جایش ۵۰ هزارتومان در اختیار ایشان قرار می‌دهد. این دوست ابراز کرد که مشاهده‌ی این قطعه در وبلاگ حاضر خاطره‌ی ناخوشی را در او زنده کرده است. نیز افزود که اسکنی از این قطعه در زمانی که در اختیار او بود، در دست دارد؛ در حالی که قطعه‌بندی متفاوتی داشته و برخی نقاط اثر نیز دستکاری نشده بوده است و اضافه کرد که در آن مقطع، هنوز «حاج آقا صدر» اقدام به تاءیید این قطعه نکرده بود و پشت قطعه فاقد این تاءیید بود. ولی استاد معین اصفهانی آن را دیده و بر میربودنش صحه گذاشته است. این دوست در ضمن کلمه‌ی «شانزده» را «شاه‌پرده» قرائت می‌کرد. با تشکر از ایشان که اسکنی از این قطعه در زمانی که در اختیار او بوده، این اسکن را تقدیم عزیزان می‌کنم. این عکس‌های مختلف که از یک قطعه در ایام گوناگون گرفته می‌شود، شبیه عکس‌های انسان‌هاست و سیر تغییر و تبدیل آن‌ها و گذر زمان را نشان می‌دهد و به رخ می‌کشد. در مقایسه بین دو اسکن حاضر نکات متعددی روشن می‌شود؛ از جمله دستکاری مختصر زیر کلمه‌ی «الفقیر» دوم. شاید برخی از بازدیدکنندگان وبلاگ اسکن قدیمی‌تر را بیشتر بپسندند و آن را به حال و هوای خط چهارصدساله‌ی میرعماد نزدیکتر بدانند. در عکس‌هایی هم که از خودمان گرفته‌ایم، گاه حس می‌کنیم قبلاً بهتر بودیم!

توجه:
این قطعه را نهایتا به دو میلیون تومان در نیمهء دوم سال ۸۸ به محمود حبیب‏اللهی فروختم و وجهش را ساعتی قبل از پروازم به هندوستان در تیر ۹۰ از او پس از تماس‏های مکرر و تهدید به انتقال قطعاتی که از ایشان به گرو گرفته بودم به هند و فروش آنها، ستاندم.       آپدیت پست در آذر ۹۰