عکسی که تقدیم می‌شود، مربوط به چلیپایی اثر دست و پنجه‌ی استاد غلامحسین امیرخانی در اوایل دهه‌ی ۶۰ شمسی است و در شمار عکس‌هایی است که آقای واعظ تهرانی در نمایشگاه انفرادی استاد در تهران از تابلوهای ایشان تهیه کرد و دو نسخه‌ از هر عکس را در همان مقطع در اختیار دوست و استاد خوشنویسی بنده جناب احمد پیله‌چی قزوینی قرار داد.
آقای پیله‌چی از سر مهر و شفقتی که به بنده داشت، یک نسخه‌ از هر عکس را به من مرحمت کرد. گفتنی است:
 کارنامه‌ی درخشان هنری‌ استاد امیرخانی به چند دوره قابل قسمت است.
یک دوره مربوط به قبل از پیروزی انقلاب و مقطع همکاری ایشان با مجله‌ی هنر و مردم که فرآورده‌ی این دوره شاهکاری است به نام ترجیع‌بند هاتف که برخی از ذوق‌ها این اثر را از ترجیع‌بند دومی که استاد بعد از پیروزی انقلاب نگاشتند و منتشر نمودند، برتر و سرتر می‌دانند.
دوره‌ی دوم بعد از پیروزی انقلاب رخ نمود و حاصل آن رسم‌الخط استاد امیرخانی است که در سال ۶۲ به دست طالبان و مشتاقان رسید.
دوره‌ی سوم مربوط به دهه‌ی ۷۰ و کارهای ناب کتاب صحیفه‌ی هستی است. دوره‌های بعد هم با قصیده‌ی قرآنیه و رباعیات خیام بروز و ظهور یافت. عجیب این که در مقاطع اخیر هنری استاد امیرخانی بدواً تصور می‌رفت که استاد به افول و بازنشستگی هنری رسیده و در خصوص او، خداحافظی در اوج و بوسیدن تشک کشتی بایسته است. اما دیری نگذشت که این باور حس ‌شد و تقویت یافت که امیرخانی تازه‌ای زاده شده است. حتی جدیدترین اثر استاد - مناجات منسوب به امیرالموءمنین علی(ع) - انگار همچنان حرف برای گفتن دارد. خلاصه اینکه هر دم از باغ استاد امیرخانی بری می‌رسد.
از این حیث به نظر می‌رسد که جناب امیرخانی با استاد شجریان قابل تشبیه و تنظیر است.