چندی پیش یکی از دوستان در کامنتی ابراز گله‌مندی کرده بود که شایسته نیست از اساتید خطّ شکسته در این وبلاگ نام برده شود و به جناب استاد یدالله کابلی خوانساری اشاره نشود. بنده هم در هفته‌های اخیر در پستی آورده بودم که یکطرفه‌گویی و برخورد گزینشی در عالم هنر دست کم به سود این وبلاگ که قرار است آرشیو خطوط ناب و نایاب باشد، نیست. از همین رو بنده حتّی اگر در شمار مریدان شیوه‌ی شکسته‌نگاری جناب کابلی نباشم، حق ندارم چشم بر عیار و اعتبار هنر ایشان فروببندم. گو اینکه برخی تابلوها و فضاسازی‌های ایشان برای بنده جالب و جاذب بوده، از تماشای آن حظّ بصری برده‌ام. از جمله این دو تابلو که در بهار ۷۳ در «نگارخانه‌ی شیخ هادی» تهران بر دیوار دیدم و با دوربین آنالوگ «زنیت» از آن عکس گرفتم. بخت این دو عکس باز شد و امروز وقت آن است که در این پست تقدیم دوستان کنم. تصاویر قدری «فلو» است، ولی تبحّر شکسته‌نویس را در ایجاد فضا نشان می‌دهد. مضمون آثار، یکی این بیت از مولوی است که:
«نفس اژدرهاست او کی خفته است؟ / از غم بی‌آلتی افسرده است» و دیگری این بیت حافظ:
«آنچه سعی است من اندر طلبت بنمودم / اینقدر هست که تغییر قضا نتوان کرد»
بلکه به تدریج این پست را به پست اختصاصی احوال و آثار جناب کابلی اختصاص دهم و به شکل کاملتر و جامعتری عرضه کنم.