21اعتراض به تخریب آثار و ابنیهء تاریخی آنجا که حاکمی جائر به صرف خصومت با شاه و حاکمیت پیشین, فرمان آن را صادر ‏کند، سهل و ساده است؛ اما آنجا که در بقاع و زیارتگاه‏هایی با گذرگاه‏های تنگ ولی حاوی معماری باستانی، بازدیدکنندگان برای عبور و تردد به تعب می‏افتند، با این عذر به ظاهر موجه، مواجهیم که خوشا و کاش اگر مکان ضیق به فضای فراخجایی که موجبات رفاه زائر را فراهم ‏کند، تبدیل شود. در این حال انتقاد از محوکردن آثار باستانی مزاحم، آسان نیست؛ چه اکثریت مردم، دعاگو و ثناخوان دست‏اندرکاران توسعه و گشایشند و زوم‏کردن بر ارزش هنری چند گچبری و سنگ‏نبشتهء خطاطی‏شدهء قدیمی، نابجا می‏نماید و سماجت به خرج دادن در این خصوص - به تعبیر تازیان - در حکم «خرط‏القتاد» khartol-qataat (پنجه‏افکندن بر ساقهء خارآلود درخت بر خلاف مسیر خواب تیغ‏ها)ست.
وقتی حکام سعودی با صرف سرمایهء هنگفت و دعوت از بهترین تکنسین‏ها و کاربلدها، چندین ده‏هزار متر مربع به حرم پیامبر عظیم‏الشاءن اسلام(ص) افزوده‏اند، تلقی بدوی این است که به آسایش زائرانی می‏اندیشند که از اقصی‏نقاط گیتی به عشق زیارت بارگاه سیدالکونین به مدینه سفر می‏کنند. لابد اگر بناست همین زائران مجذوب چیزی شوند، سنگ‏های الوان و معماری شیک و تازه‏ساخت و صحن و رواق‌های درندشت هست که می‏توان همزمان با التذاذ از امکانات سرمایشی و تهویهء مطبوع، بر این ابنیهء پرزرق و برق هم چشم دوخت و احیانا در کنارشان عکس یادگاری گرفت.
در چنین بستری، حسرتخوری از امحای سردر «باب‏السّلام» متعلّق به دورهء عثمانی در حرم نبوی که مقایسهء آن با سردر کنونی، رفعت ‏قدر بنای کهن را ثابت می‏کند (تصویر ۱ و ۲ را مقایسه کنید) محدود به فضای همین وبلاگ و جمع ِ کم‏شمارگان ِ کسانی که اصالت و کهنگی را بر معماری شیک اما فاقد ریشه ترجیح می‏دهند، باقی خواهد ماند.
گاه می‏اندیشم که به اقتضای عدل الهی و حکم قرآن به عدم استوا میان دانایان و فاقدان دانایی، چرا چنین نباشد؟ باید میان کسی که به جای عطف توجّه به درخشش دروغ کالاهای دم دستی بوتیک‏فروشی‏ها، عمریست دل به زیبایی نقوش معمّاگون و پیچش اسلیمی‏های هزارتو خوش داشته‏اند, تفاوت باشد. اگر این بار بر خلاف سفر اولّت به مدینه در سال ۸۲، دیگر رنگ و جلای ابنیهء نوساز حرم نبوی از تو دل نمی‏برد، شاید پاداشی است در ازای میل و کلنجاری که این چندساله برای کشف معمّای زیبایی‏ - زیبایی پستونشین و مستتر و نه دم دست و مبتذل - صرف و خرج کرده‌ و سه‏دهه تمرین آهسته و پیوستهء باریک‏اندیشی و تربیت ذهن و فکر برای دقّت در نکات و دقایق مغفول از چشم نوع مردم داشته‌ای. اگر اجر محسنین در ترازوی حق ضایع نمی‏گردد، چرا پاداش کسانی که به خود زحمت داده و صیّاد ظرائف بوده‏اند, گم ‏شود؟
3یادت هست که نوجوانی پانزده, هفده ساله بودی؟ پدرت در روستاهای اطراف قزوین برای عمران و آبادانی مساجد اهتمام می ورزید و تو دقایق متمادی در کتیبه‌های ثلثش (که در آن ایّام ضعف هنری و تکنیکی این خطوط را در نمی‏یافتی) میخکوب می‏شدی و غلط‏های املایی و اِعرابی‏اش را در میان شلوغی و تنیدگی حروف و کلمات، می‏یافتی و می‏گرفتی و به پدر گوشزد می‏کردی؟
اینک این تویی که به جای گشت‏زنی در اءسواق (بازارهای) مدینه و حتّی به جای ادعیه و مناسک مستحب رسمی که به خاطر ترکش از سوی برخی هم‏کاروانی‏ها چنان به تازیانهء نگاه‏های تند و چپ توبیخ و محکوم می‏شوی که تارکان کبیره را اینسان جریمه نمی‌کنند و نیز حتی به جای عکّاسی از مناظر هزارباردیدهء شدهء حرم پیامبر – که عکاسان حرفه‏ای به قدر کافی برای ثبت و انتشارش وقت گذاشته‏اند - دوربین کانن اس.تری.آی.است را خشاب می‏اندازی و ویزورش را دقیقا بر نقاطی فوکوس می‏کنی که مغفول مانده یا محتاطانه بگو: کمتر در تیررس دید بوده است.
روزهای نخست استقرار در شهر پیامبر، از بردن دوربین به حرم و مصادرهء احتمالی آن یا دست کم مموری‏کارتش واهمه داشتی؛ ولی به زودی در کنار مردمانی که به ثبت تصاویری با رزولاسیون پایین با گوشی موبایلشان دل خوش کرده‏اند, احساس امنیّت می‏کنی و در شلوغیشان گم می‌شوی. اگر همه جا رفتارهای عوام از نظرت مذموم و سطح پایین باشد، اینجا دست کم ممنون آنانی که کثرت گوشی موبایلشان، رشتهء کنترل را از دست ماءموران امنیّتی سعودی خارج کرده و دیگر حساسیتی نسبت به دوربین نیمه‏حرفه‏ای هم به خرج داده نمی‏شود. پس به راحتی می‏توان از این آب گل‏آلود ماهی‏ صید ‏کرد.
شرطه‏های حرم برخلاف سال ۸۲ که به شدت با ورود ابزار عکّاسی حتی به داخل حیاط نبوی برخورد می‏کردند، کاری به کار دوربین دیجیتال تو که لنز تلهء ۷۰ روی آن سوار است, ندارند و تو با فراغت بال – با کمی مایهء دلهره که نکند ماءمور رندی پیدا شود و فرق تو را با تودهء مردم که با حرکت‏های ناشیانه و پسوند تری.جی.پی فیلم می‏گیرند، دریابد - به سمت کتیبهء ثلث بی‏نظیر خطّاط ترک «عبدالله‏بک زهدی» زوم می‏کنی! (تصویر۳)
وه! چرا این اثر تاکنون پوستر نشده است؟
4هزاران افسوس بابت ناقص‏بودن این کتیبه! ابیاتی چند به زبان شیرین ترکی متضمن اوصاف پیامبر(ص) و روضهء شریفش و نیز مدح سلطان عبدالمجید عثمانی (که در خلال سال‏های ۱۲۵۵ تا ۱۲۷۷ قمری حکومت داشته است). وااءسفا که چند متر از ابتدا و انتهای کتیبه موجود نیست. واحسرتا که بخشی از وسط کتیبه (مصراع «ایلدیلر زیور... و سه مصراع زیرش) بریده و کات شده. وافریادا که بخشی از سطر سوم به خاطر موانعی از جنس چوب و گچ غیرقابل روءیت است.
«عبدالله‏بک زهدی» خوشنویس گرانقدر ترک که از نسل «تمیم ِ داری» است (و در کتیبه‏ای در مقابل آرامگاه پیامبر(ص) به این نکته اشاره می‏کند) به فرمان شاه عثمانی از ترکیه رحل اقامت به مدینه می‏افکند و در خلال ده سال اقامت در این شهر به نگارش مکتوبات قرآنی و متون آذری با فورمت ثلث استامبولی در بقعه و رواق‏های نبوی می‏پردازد.
شاهکار او بر تارک باب‏السلام - از ورودی‏های قدیمی حرم پیامبر(ص) که همراه با باب بقیع و قبرستان بقیع در یک خط مستقیم قرار دارد – جا خوش کرده که از دور خوانا نیست و به یمن لنز تله‏زوم، زیبایی مفردات و حسن ترکیبش جلوه می‏کند. بر فراز کتیبهء یادشده امضای سلطان عبدالمجید عثمانی را به خط طغرا می‏بینیم که بعضی‏ها فکر می‏کنند بسم الله الرحمن الرحیم است! (تصویر ۴)
متن کتیبهء ترکی مزبور را تا جایی که موفق به خوانشش شدم, در زیر می‏آورم و در حد درک مطلب به ترجمهء آن مبادرت می‏ورزم. امید که دوستان ترک‏زبان مرا در خواندن جاهایی از کتیبه که موفق به خواندنش نشدم, یاری کنند و نواقص ترجمه را برطرف نمایند: 

فرط خلوصی اوقدر آنلرک / هر بریسی چاکر خیرالاءنام
ایلدیلر زیور ع..... / .....
....ایلدی عبدالمجید / بو اثر خیری ایدوب التزام
تخته چیقوب اددری عبدالعزیز / اولدی زماننده بناسی تمام
ابنیهء مسجد پیغمبری / اولدی حقیقتده چو بیت‏الحرام
ملهم تعمیری اولوب هر بری / صورت.....
نسبت ایله قبهء علیاسنه / حبه قالور گنبد فیروزفام
لوح و قلم نقش خ.....؟ / .....؟
....والای جلاسی ایدر / مهر و مهی مهبط انوار تام
نور قنادیل مناراتیدار؟ / عقد ثریایه ویرن انتظام
اهل جنان .... روضه... ایتمه ده / ... عطر مشام
روز و شب ایتمکده ملائک طواف / ......
... معتبر.... / ......

ترجمه:از فرط خلوصش آنقدر می‏فهمیم که هر کدامش چاکر خیرالاءنام است
انجام دادند زیور....؟
....عبدالمجید انجام داد / این اثر خیر را التزام کرده است
بر تخت جلوس کرده است .... عبدالعزیز / در زمان او بنایش تمام شده است
بناهای مسجد پیغمبرش / در حقیقت چون بیت‏الحرام شده است
برای تعمیر هر کدامش الهام شده است / صورت....؟
قبهء علیایش را نسبت بده به / ..... گنبد فیروزفام
لوح و قلم نقش....؟ / ....؟
....؟/ مهر و مهش محل هبوط انوار کامل است
نور قندیلهای مناره‏اش؟ / انتظام‏بخش به عقد ثریاست
....؟ / ....؟
روز و شب ملائک طواف می‏کنند؟ / .....؟