سطر رضا شیخ محمدی / نگاشتهشده در بهمن 82 / قبل و بعد از تذهیب
شعر حافظ
تذهیب: استاد رامین مرآتی و تیمش در کرج
لینک مرتبط: اینجا
لینک فیسبوکی
شعر حافظ
تذهیب: استاد رامین مرآتی و تیمش در کرج
لینک مرتبط: اینجا
لینک فیسبوکی
سمت راست: شعر: حافظ / از سطور تکلیفشده برای تحریر در جلسهء دعای توسّل هفتگی خوشنویسان قم در سال ۸۳ / رنگ کاغذ: انجامشده بعد از تحریر توسط رنگ جوهر عملآوری شده توسط امیر عاملی / سمت چپ: همان قطعهء سمت راست پس از تذهیب توسط استاد رامین مرآتی و تیم کارگاهش در کرج / لینک مرتبط: یازده سطر از من با تذهیب استاد رامین مرآتی
لینک فیسبوکی: اینجا
راست: خط رضا شیخ محمدی (پاییز ۸۶) در تلفیق با تذهیب بت جقّهای کار استاد رامین مرآتی و تیم تذهیبش در کارگاه کرج / متن: یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه همراه با شعر فارسی: یا حضرت معصومه ای بانوی هر دو سرا - کن شفاعتی بر ما حق مادرت زهرا /
چپ: استاد رامین مرآتی در حال کار بر روی همین اثر (۱۳۸۶ ش) / لینک فیسبوکی: اینجا و اینجا
نگارش سه سطر با مضمون واحد (شعر حافظ) بر روی کاغذ تحریر قدیمی در تیر ۸۸ که از استاد رامین مرآتی در کرج گرفتم.
دو اجرا از این سه اجرا را در اختیار تذهیبکاران طاهره عسکری نوری (سمت چپ در شهریور ۸۸) و لیلی عظیمی فهیم (سمت راست) قرار دادم. تابلوی سمت چپی در خلال برگزاری نمایشگاهم در کرمان در زمستان ۸۸ به عادل منصوری ویولونیست به ۷۰ ه.ت فروخته شد. سمت راستی به ۱۳۰ هزار تومان آمادۀ فروش است.
لینک مرتبط (سطر وسطی در پست دیگری در بلاگفا و نظر خاطره توتونچیان در مورد آن): اینجا
لینک فیسبوکی (اجرای این مضمون در قالب قصارمشق توسط حقیر در دی 91): اینجا
این قطعه بدون رقم از میرزا غلامرضا اصفهانی را که استاد احمد عبدالرضایی در پشت قطعه، انتسابش را به میرزا غلامرضا تاءیید کرده است، چند سال قبل، از استاد خوشنویسیام جناب احمد پیلهچی به یک میلیون تومان ابتیاع کردم. ایشان از سر لطف اجازه دادند وجه آن را به تدریج در اختیارشان بگذارم. قطعه با آنکه فاقد دایره است، استادی مرحوم میرزا غلامرضا باعث شده که این خلل آنقدرها خودش را نشان ندهد و ترکیببندی فوقالعادهی اثر، نقص کمبود دایره را جبران کند. به خصوص نیمهی فوقانی این سیاهمشق بسیار استادانه ترکیب شده است. تذهیب قطعه از استاد رامین مرآتی ramin merati و با طلا انجام شده است. شنیدم مرآتی از این تذهیب به عنوان یکی از بهترین کارهایش یاد میکند. قطعه را حدود ۲۰ سال قبل و در وقتی که فاقد تذهیب بوده، آقای امیر عاملی کلکسیونر قزوینی از آقای مهدیپور مجموعهدار قزوینی مقیم تهران به ۱۰۰۰ تومان میخرد و بعد به دست تذهیبکار میسپرد.
مدتی بعد قطعه را به آقای احمد ابوطالبیان مجموعهدار قزوینی میفروشد و چندی بعد به ۳۵۰ هزارتومان از او میخرد! بعد به آقای احمد پیلهچی به میزان بالاتر میفروشد. نوبت بعد این قطعه به دست حقیر میرسد که بیش از یک سال در اختیار داشتم و بعد در خلال یک معامله به آقای امیر عاملی به حدود یک و نیم میلیون تومان فروختم. این سیاهمشق چند ماه قبل (تاریخ اکنون: خرداد ۸۶) در یک مجموعهپوستر که بابک حجازی در کرج از آثار میرزا غلامرضا چاپ کرد، آمد. تاریخ قبلی پست: ۱۸ فروردین ۱۳۸۵
در این پست یازده قطعه خطّ دیگر از آثار خودم (مزیّن به تذهیب استاد رامین مرآتی) را که به تازگی از کارگاه ایشان در کرج تحویل گرفتم، تقدیم بازدیدکنندگان روزافزون وبلاگم میکنم. اثر نخست مصراعی است از حضرتحافظ ( گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن! ) و دومی سطر (سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ) از حافظ با تذهیب طلا. و سومی مصراعی از حافظ با
مضمون: (فیالجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر) و چهارمی مصراع: (مرگ من یعنی قناری خواند و بیتابم نکرد) از شاعر خوب معاصر «ساعد باقری» که اوّل بار آن را از دوست معلّم و خوشنویسم کاظمی در قم شنیدم. و پنجمی سطر (ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند) و ششمی مصراعی از حافظ با تذهیب طلا: (ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید) نوشتهشده در آبان ۸۲ و هفتمی بیتی از حافظ: (کمال سرّ محبّت ببین نه نقص گناه / که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند) و هشتمی مصراع حافظ: (باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم) نوشتهشده در شهریور ۸۳ و نهمی مصراع صائب تبریزی: (در کمال
احتیاج از خلق استغنا خوش است) نوشتهشده در تیر ۸۵ تذهیبشده با طلا و دهمی مصراع: (جانپرور است قصّهی ارباب معرفت) از حافظ نوشتهشده در شهریور ۸۳ و یازدهمی مصراع: (در دام چگونه مرغ پرواز کند؟) نوشتهشده در خرداد ۸۴. تحریر و خلق مصراعهای یادشده عمدتاً محصول جلسات هفتگی دعای توسّل انجمن خوشنویسان قم بود که در سنوات گذشته به همّت علی بخشی رئیس کنونی انجمن و علی رضائیان - رئیس سابق -
ترتیب یافت و افسوس که استمرار نیافت. اصل برخی از این قطعات در اختیار بنده نیست و در معاملات و مبادلاتی که در همین روزهای نخست سال با دوستان خطباز داشتهام، در بازار خرید و فروش خط، تزریق شده یا به برخی مجموعههای خصوصی راه یافته است. (اصل سطور ارائهشده در این پست، عمدتاً در اختیار دوست هنرمندم «خسرو مرادی» - آ.آزرم - از اصفهان است). گفتن دارد که در فصل جدید فعّالیّت هنری، از انباشت آثار خوشنویسیام در منزل پرهیز میکنم و حتّی از این امر بیمناکم. دوستان، بسیار توصیه میکنند که با این آثار، نمایشگاهی انفرادی ترتیب دهم. ولی عجله دارم
که اثر را بعد از خلق و تذهیب، چون جنینی که دیگر نمیتواند و نباید در دنیای بستهی رحم نگه داشته شود، از خود دور کنم. لذا با اوّلین فرصت معاوضهی این قطعات با قطعات دیگر (ترجیحاً آثار قدما) آن را رد میکنم یا احیاناً به پول نزدیک میکنم. البتّه قبل از اسکنگرفتن قطعهای را دور نمیکنم و همواره حقّ استفاده از اسکن مزبور را حتّی بعد از فروش اثر برای خود محفوظ داشته و دانستهام. با تزریق خطّ خودم در بازار، انگار مسئولیّت حفظ و نگهداری از آن را به دوش دیگران - و اگر جراءت کنم
میگویم: تاریخ - انداختهام و خودم را خلاص کردهام. بر روی نمایشگاه دائمی اینترنت - حفظهالله تعالی! - نیز برای اثر خودم فرصت دیدهشدن فراهم میکنم. دوست دارم از این طریق بیآنکه هزینههای گوناگون انبارداری را بپردازم، اثرم را در تیراژ بالا تکثیر و جاوید کنم. خدا کند در این راه توفیق یابم.
لینک یازده سطر بالا در سایت اسنیپس:
سطر ۱ در سایز سهبرابر / سطر ۲ در سایز چهار برابر / سطر ۳ در سایز سه برابر / سطر ۴ در سایز چهاربرابر /
سطر ۵ در سایز سه برابر / سطر ۶ در سایز سه برابر / سطر ۷ در سایز سه برابر / سطر ۸ در سایز سه برابر /
سطر ۸ قبل از تذهیب / سطر ۹ در سایز سه برابر / سطر ۱۰ در سایز سه برابر / سطر ۱۱ در سایز سه برابر /
دیگر آثار خوشنویسی من با تذهیب استاد مراتی آپلودشده در پرشینگیگ:
استفاده از اسکن سیاهمشق حمد من که در بالا آوردم، در سایت نورنگ که در اردیبهشت ۹۲ در سرچ گوگلی یافتم.
تاریخ قبلی پست: ۱۵ فروردین ۸۷ ساعت ۰۰:۵۰ / آپ: دی ۸۹، دی ۹۱، اردیبهشت ۹۲
همه حمّال عیب خویشتنیم / طعنه بر عیب دیگران چه زنیم؟ شعر سعدی / خط رضا شیخ محمّدی، شهریور ۸۸
تذهیب با طلا: سهیلا اسکندری از شاگردان خوب استاد رامین مرآتی در قزوین، زمستان ۸۸دو اثر دیگر که سهیلا اسکندری برایم تذهیب کرده: ۱ و ۲
«و ما نقموا منهم الا أن یوءمنوا بالله العزیز الحمید»
کافران از موءمنان جز به جرم ایمانشان به خدای مقتدر ستودهصفات
انتقام نگرفتند. (بروج: ۸)
خط: رضا شیخ محمّدی / دی ۸۸ / کرمان / تذهیب و گل و مرغ: نسرین حقیقت (نگارگر قزوینی و از شاگردان استاد رامین مرآتی )
لینک مرتبط >> اینجا
سطری منسوب به میرزا کاظم (خوشنویس چابکدست عهد قاجار) که تساوی، تقارن، همعرض و همسطحبودن و نیز سلامت کشیدهها، انتقال صحیح کشیدهء سین در کلمهء «سید» به دندانهء «یا» (صعود مجازی) و قوس و دور بسیار عالی در «ید» و گرایش به راست مناسب در قسمت فوقانی حرف دال و ارتفاع مناسب آن، از محسّنات این اثر است.
تذهیب و بندوبارهای قطعه، متاءخّر از زمان تحریر و قریب به یقین حاصل دست و پنجهء استاد رامین مرآتی در سنوات اخیر و برآمده از کارگاه ایشان است. از عیوب قطعه میتوان به نزدیکی فاصله میان کلمهء «سید» و حرف ماقبل آن و دستکاری ناشیانه و مرمّت ناموّفق کلمهء کا - که در آن رعایت قطر قلم نیز نشده است - اشاره کرد. مضمون اثر، با حال و هوای معنوی ایّام و لیالی ماه مبارک رمضان - که در آن بسر میبریم - مناسب است.
دومين همايش بزرگ ايرانيان خارج از کشور
تحریر غزل کامل خواجهء شیراز با مطلع: بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است / بیار باده که بنیاد عمر بر باد است / و مقطع: حسد چه میبری ای سستنظم بر حافظ؟ / قبول خاطر و لطف سخن خداداد است / تاریخ تحریر: تیر ۸۶ شمسی / تهران / ابعاد اصلی: ۲۰ در ۲۵ سانتیمتر / تذهیب: کارگاه استاد رامین مرآتی، کرج / سایز بزرگتر
در آستانهی میلاد منجی عالم بشریّت حضرت ولیّعصر(عج) دو اثر نسخ زیبا و منتشرنشده پیشکش بازدیدکنندگان وبلاگ میکنم.
تحریر دعای فرج به قلم استاد سیّد رضا بنیرضی که به شیوه و پسند خاصّ خود (قوّت و ضعفهای نزدیک به هم) نسخ مینویسد و محصول هنرنماییش مزهّی آثار مرحوم آقاجان پرتو را دارد، در جوار تذهیب پرکار استاد رامین مرآتی که با طلا کار شده، به خلق تابلویی چشمنواز انجامیده است.
در سمت چپ اثر فخیم و فاخر ابوالفضل خزاعی نسخنویس جوان و چپدست را داریم که در سایهی تلمّذ در نزد جناب بنیرضی و کشف و استفادهی هوشمندانه و رندانه از میانبرها و شورتکاتها، راهی طولانی را در زمانی اندک سپری کرده است. خزاعی مورد نقض این قانون است که: سر زلف خط را جز با مشق مشقّت و صرف چهل سال خون دل خوردن نمیتوان به دست آورد. تذهیب آرامبخش قطعهی نسخ خزاعی با دستان هنرمند زرّیننقش فراهانی و با درک درست و دقیقی از همجواری رنگهای پخته صورت گرفته است.
سیاهمشق ابداعی شیخ نگاشتهشده در ۱۳ رجب ۱۴۳۰/ شعر: در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید - نازم به حسن مطلع و حسن ختام او / شاعر: محمد علی ریاضی یزدی/ مرکّب: قهوهای (از احمد ابوطالبیان قزوینی) / سمت راست: بعد از تذهیب توسط نگار و ویدا برزگر زیر نظر استاد رامین مرآتی / قیمت قطعه: ۴۴۰ هزار تومان / لینک مرتبط: اینجا
وضعیّت قطعهی فوق قبل از تذهیب و قبل از رنگکردن توسّط من با رنگ «جوهر»
قطعهی نستعلیق با قلم جادو
از کتاب بهارستان جامی
خط: رضا شیخمحمّدی / بهمن ۸۶
تذهیب: استاد رامین مرآتی / زمستان ۸۷
دستمزد تذهیب: ۱۰۰ ه.ت
ابعاد اصلی:
۱۱.۵ در ۲۲.۵ سانتیمتر
قیمت: فروخته شد به سید علی طباطبایی (همسایهء روبرومان در قم)
هی مدام
با خودم کنار میآیم از خودم تعهّد میگیرم که اینجا را که محیط فاخر خوشنویسی است و محلّ آمد و شد دوستان فرهیخته از سراسر کشور و گاه از بیرون مرزهاست، محلّ طرح مطالب عشقولانه و احساسات شخصی که زمانش هم از ما گذشته و باید از موی سفیدمان شرم کنیم نکنم و به توصیهی استاد موحّد عمل کنم نمایم و بپردازم به رفع اشکالات مضمن مزمن خطّم (گریه) و از حاشیهرویها و امور اضافی بپرهیزم و بپردازم به بچسبم به اصل کار. ولی نمیشود. مگر میشود؟دلم هوایی است و چشمانم همنوا با بمخوانی باران موسمی که این روزها در قم باریدن گرفت، هوای گریه دارد. دوست خوشنویسم محمّدحسین رازقی دیروز در جلسهی مدرّسین انجمن خوشنویسان قم ازم پرسید که آخه برای چی؟ فراق؟ از درد فراق و از فشار ناکارآمدی مهارتهای متعدّدم برای اینکه یا تو قرار بگیری و بمانی پیشم و یا من در فراقت بیقراری نکنم.
باور نمیکنی که دست و دلم به نگارش پستی در این وب جز پس از آنکه به تو تقدیمش کنم یا ذکری از تو در میان آن به میان آورم، نمیرود. (گریه) نمیدانم چه شد که شدی محک و ملاک و خطکش و میزانسنج من. اگر بپسندیم، پسندیدنیم و گرنه ناپسندم. حال اینک میپسندی این اثر را؟ (گریه) میدانم که باز اصرار داری که شیخ! از پارکینگ ۵۵ متریات بزن بیرون. چرا آخه بزنم بیرون؟ مگه من کارم بیرون منزل خونه است؟ (گریه) به خدای لاشریک له به جان عزیزت که از جان دوستتر دارم، قطعاتی از سری آنچه در این پست تقدیمت میکنم، در همین پارکینگ و محیطهای اینچنینی اینجوری تحریر شده است. چرا خون به دلم میکنی؟
تذهیب این اثر در ازای رقم بالایی با طلا انجام شده است. قلمگیریهای استادانهی رامین مرآتی را میبینی که خیلی از خوشنویسان سابقهدارتر از من دوست دارند اثرشان مزیّن به چنین تذهیبی باشد و به هر دلیل نیست؟ (گریه)چرا اینقدر اصرار داری نت را رها کنم؟ (گریهی شدید) مگر این گالری مجازی که از همه جای دنیا بهش دسترسی هست و توانسته ام کاری کنم که اینجا هر روز قریب صد نفر کلّی بازدیدکننده داشته باشم، کمتر از گذاشتن نمایشگاه انفرادی در یکی از گالریهای تهران صبا است؟. چرا تصوّر میکنی که بار را کج بستهام و هی توصیهام میکنی به پرهیز از اتلاف وقت؟ چرا این حرف را به دهها هنرمندی که یک دهم من هم تولیدات هنری پروداکت ندارند نمیزنی؟یادآوری: قطعهء خوشنویسی ارائهشده در این پست را در خلال یک معامله به کیوان شجاعیمنش دادم و ایشان هم آنگونه که بعدآ عنوان کرد، آن را به خانوادهای در تهران که زندهیاد «صادق هدایت» با آنها مرتبط بوده هدیه میکند و این اثر در اتاق پذیرایی منزل آنها نصب میشود، منزلی که ظاهرا دارای ۵ هزار کتاب نفیس است. گفتنی است: خانوادهء مزبور که در خلال برخی معاملات خوشنویسی به جناب شجاعیمنش مساعدتهایی کرده و بهرههایی رسانده بودند، گهگاه در خلال تماسهایی که با شجاعیمنش میگیرند، میپرسند که حال شیخ چطور است؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهارسطری دفتریشعر: حکیم عمرخیّام نیشابوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خط: رضا شیخمحمّدی
تذهیب: استاد رامین مرآتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این قطعه در خلال سفرم در تیر ۸۹ به هندوستان به سفارت ایران در دهلی فروخته شد
در شمار افتخاراتی که در طول فعّالیّت هنری نصیب من شد، دورهی همکاری با استاد رامین مرآتی (تذهیبکار موفّق ایرانی مقیم کرج) است.
اثر حاضر که نگارش چهارقل شریف به خطّ نستعلیق و در قالب سیاهمشق ابداعی و ابتکاری حقیر است، مزیّن به تذهیب خوب با طرّاحی و قلمگیری خوب جناب مرآتی است و امضای ایشان هم در پا و پایین اثر دیده میشود.
لینک چهار قلهای دیگری از من >>> اینجا
قطعهخطّ شرکتیافته در جشنوارهی فردوسی و نگاشتهشده به سال ۱۳۶۹ هجری شمسی با تذهیب دوست قزوینیام: محمدحسن دانشگرنژاداصل قطعه را در سنوات اخیر به دوست خطباز قزوینیام امیر عاملی فروختم. گفتنی است: حکیم ابوالقاسم فردوسی - بزرگترین شاعر رزمی و حماسی و بنیانگزار کاخ سخن در فارسی - در سال ۳۲۹ قمری در یکی از روستاهای طوس متولّد شد، ۸۲ سال در جهان زیست و پس از مرگ، در باغ مسکونیاش در طوس دفن شد.
قطعهخط مقابل حاوی این ابیات از فردوسی است:
کنون ای خردمند! وصف خرد / بدین جایگاه گفتن اندر خورد
خرد رهنمای و خرد دلگشای / خرد دست گیرد به هر دو سرای
خرد چشم جان است چون بنگری / تو بیچشم شادان جهان نسپری
از اویی به هر دو سرای ارجمند / گسستهخرد پای دارد به بند
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود؟ / از این پس بگو کافرینش که بود؟
به گفتار دانندگان راه پوی / به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
کسی کو خرد را ندارد ز پیش / دل گردد از کردهی خویش، ریش
همیشه خرد را تو دستور دار / بدو جانت از ناسزا دور دار
ز هر دانشی چون سخن بشنوی / از آموختن یک زمان نغنوی
آثار تازهتری از من بر اساس اشعار فردوسی طوسی تصویر یک:سیاهمشق بر اساس شعر:
به نام خداوند جان و خرد
قیمت: ۱۰۰ هزار تومان
تصویر دو:سیاهمشق ابداعی حقیر بر اساس شعر:
سخن هیچ بهتر ز توحید نیست
تحریر: اسفند ۸۶
تذهیب: استاد رامین مرآتی (تابستان ۸۷)
قیمت: فروخته شد به سفارت ایران در هند تصویر سه:کتابتنویسی بر اساس شعر غرّای فردوسی: به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد / کتابت: شیخ / تذهیب: کارگاه استاد رامین مرآتی / تیر 88
قیمت: ۲۲۰ هزار تومان (فروش رفت)
تاریخ پست قبل از آپدیت: ۱۵ اسفند ۸۴ ساعت ۱۵:۳۶آپدیت سوم در ۳۰ تیر ۸۸
الله نور السّموات و الاءرض
مثل نوره کمشکوة فیها مصباح
خط : رضا شیخ محمّدی
مرداد ۸۶
تذهیب : رامین مرآتی
اندازهی اصلی : 44x۳۱cm
با تشکّر از دوستم آ.آزرم
که زحمت مونتاژ این اثر را که در ۴ قطعه اسکن کرده بودم، به عهده گرفتند.
این اثر به ۵۰۰ هزار تومان به استانداری قزوین فروخته شد
سال جاری که روزهای پایانی آن را میگذرانیم، برای حقیر سالی پرکار و پربار در زمینهی خوشنویسی محسوب میشود. وبلاگ حاضر در این سال فعّالیّت گستردهای در خصوص عرضه و ارائهی آثار اوریژینال خوشنویسی از قدما و معاصرین داشت و مدیر وبلاگ با افزایش تعداد بازدیدکنندگان به میزان قابل توجّه و کامنتهای مهرورزانه و احیاناً تماسهای تلفنی از سوی مشتاقان خط و خوشنویسی پاداش گرفت.
در سال ۸۶ به اندازهی تمام سهدههای که در خطّهی خط کار میکنم، خطوط خودم را به دست تذهیبکاران سپردم و از طریق فروش آنها سرمایهی لازم برای تذهیب دیگر آثارم را فراهم کردم. تذهیبکاران متعدّدی چون استاد سید حسین نجومی، استاد رامین مرآتی، علیرضا صادقی، محمدحسین سیدکریمی، حسین نظیفی، ناصر طاووسی، خانم البرزی و فاطمه شریعتی برایم کار تذهیب انجام دادند و به آثار من جلوهی خاصّ بخشیدند. در این میان نقش و جایگاه «رامین مرآتی» برجستهتر است. این استاد خوشدست و پنجه به تازگی ۲۲ قطعه از آثار مرا با تذهیب ریزنقش و با طرحهای زیبا و خوشفرم و قلمگیریهای استادانه به همراه دستیارانش در کارگاه خود در کرج به زیور تذهیب آراست که در آستانهی سال جدید نمونهای از این آثار را تقدیم بازدیدکنندگان عزیزم میکنم؛ بیتی از حضرت سعدی که در مرداد ۸۳ با مرکّب رضایی زنجان بر روی کاغذ گلاسهء سفید تحریر کردم و پس از آن در سنوات اخیر با «رنگ جوهر» رنگ کردم و سپس در اختیار تذهیبکار نهادم. نرخ دریافتی بابت تذهیب: ۵۰ ه.ت / سرنوشت قطعه: مبادله با ناصر طاووسی.
قطعهء فوق در سه سایز دیگر: ۱ و ۲ و ۳
لینک فیسبوکی
سمت راست: بر اساس رباعی خیام
hakim omar khaiiam neishaboori: در کـارگـه کـوزهگـری رفتـم دوش / دیدم دوهـزار کوزه گویا و خموش / ناگـاه یکـی کـوزه بـرآورد خــروش / کو کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش / قطعه سمت راست در سایز کاملاً بزرگ سمت چپ: بر اساس رباعی خیام: چون چرخ به کام یک خردمند نگشت / تو خواه فلک هفت شمر خواهی هشت / چون باید مرد آرزوها هم هشت / چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت
منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بددیدن
قطعه در سایز کاملاً بزرگ
قطعهی فوق قبل از تذهیب:
لینک مرتبط فیسبوکی
تذهیب از استاد رامین مرآتی
ابعاد اصلی: ۵/۶ * ۱۵ سانتیمتر
قطعه در سایز کاملاً بزرگ
قطعهی فوق قبل از تذهیب:
قطعه در سایز کاملاً بزرگ
اجرای دیگری از این سطر با ترکیبی متفاوت و قبل از تذهیب:
قطعه در سایز کاملاً بزرگ
قطعهخط نستعلیق به قلم «محمّدعلی قربانی» از خوشنویسان معاصر و پیرو شیوهی استاد غلامحسین امیرخانی. قبلا هم این قطعه را در بلاگ قرار داده، مکررآ مشاهده میکردم در موتورهای جستجوی اینترنتی در سرچ عکسهای مربوط به خوشنویسی، مورد انتخاب کاربران قرار میگیرد. از این رو بار دیگر این قطعه را تقدیم بازدیدکنندگان میکنم. ترکیببندی بدیع و موفّقی از سورهی مبارکهی کوثر را در این اثر شاهدیم.
اصل این قطعه در شمار قطعاتی بود که از دوست خوشنویسم امیرمیثم سلطانی خریدم. متن به شهادت توضیح زیرش توسط قربانی برای سلطانی تحریر و به او هدیه شده است. اسکن حاضر را از روی اصل قطعه و بعد از خریداری به ۲۵ هزار تومان تهیه کردم.مدّتی بعد قطعه را در خلال یک معامله در قزوین به دوست خوشنویس و کلکسیونرم امیر عاملی فروختم. در تیر ۸۶ که مجددا به قزوین رفتم، اثر را تذهیبشده بر دیوار منزل عاملی مشاهده کردم و وسوسه شدم دوباره بخرمش! گفت: «بعد از خرید از شما آن را برای تذهیب در اختیار یکی از شاگردان استاد رامین مرآتی در قزوین (ظاهراً خانم الناز ارجی) قرار دادم و ۴۰ ه.ت بابت تذهیب پرداختم». به هر حال حقیر مجددآ قطعه را از عاملی طی یک مبادله بازپس گرفتم! و اسکن دیگری از روی آن این بار با شکل و شمایل جدید تهیّه کردم. این بار حدود نه ماه این قطعه مهمان من بود و در فروردین ۸۷ در خلال یک مبادله و معامله در دولتآباد شهرری به دوست نوسمسار و خطبازم سیّد محمّد حسینی فروختمش و بعد از آن از سرنوشت اثر اطلاعی ندارم.
لینکهای مرتبط: اینجا و اینجا آپدیت: ۱۲ آذر ۹۰
یک چلیپای موزهای، نفیس و منتشرنشده از:
استاد غلامحسین امیرخانی
تحریر در آذر ۶۲ شمسی با متن فوقالعادهی:
«چار چیز است که گر جمع شود در دل سنگ / لعل و یاقوت شود سنگ بدان خارایی
پاکی طینت و اصل گهر و استعداد / تربیتکردن مهر از فلک مینایی»
با تذهیب طلا کار استاد رامین مرآتی
اصل قطعه به تازگی توسط حقیر - رضا شیخ محمدی - از دوست خطبازم امیر عاملی خریداری شد. امیر عاملی ابراز کرد که این قطعه را در یک جلسهی تحلیل چلیپا در تهران که نمونههای متعدّد چلیپا از اساتید قدیم را به صورت اسلاید نمایش میدادند (یا امیر عاملی نمایش میداده؟) به نمایش گذاشتند. در آن جلسه استاد امیرخانی نیز حضور داشتند و بعد از جلسه ظاهراً به عاملی گفته بودند که این قطعه را به بنده بدهید و در ازایش چند قطعه از کارهایم را به شما میدهم. عاملی افزود: این قطعه را در ازای یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان وجه نقد به اضافهی معادل ۲۰۰ ه.ت از خطوط خودش خریداری کرده و ۱۰۰ ه.ت نیز بابت تذهیبش به رامین مرآتی پرداخته است.
یادآوری: دوست خوشنویس قزوینیام علیاکبر پگاه (که در پاییز ۹۰ مدرک استادیش را هم گرفت) در جریان برگزاری نمایشگاه خوشنوسیم در قزوین که چلیپای فوق را هم به نمایش گذاشتم، ابراز کرد:
« این اثر زمانی در تهران در اختیار آقای معصومی (نقّاش گل و طبیعت) بود و یک روز هم نسخهء بدون تذهیبش در دست من امانت بود.»
آدرس اسکن اثر در آرشیو شیخ: آر ۷۰ و آر ۸۹ / شمارهء لیبل تابلو: ۷۹