چلیپای قاجاری کعبتین با رقم نامشخص

بعد از مرمت لچکی زیر چلیپا توسط استاد رامین مرآتی

قبل از مرمت لچکی زیر چلیپاچـو نقش کعبتیـن بخت میمون
بدادش داو هفت از خال موزون
عدو را مهره‌ی طالـع به بیرون
نشد از شش در سلطان مظفر

این چلیپا را که منسوب به محمّدحسین شیرازی (کاتب‌السلطان) است، در ازای یک نسخه قرآن نسخ منسوب به عبدالله عاشور که از محمود حبیب‌اللّهی خریده بودم و زمانی در دست حسن اعرابی بود، از دوست خطبازم امیر عاملی گرفتم.

برای وجه انتساب این قطعه به مرحوم کاتب‌السّلطان دلایلی متعدّدی می‌توان شمرد که غیر از سبک و سیاق نگارش و برش مفردات، به انتخاب مضمون نیز می‌توان اشاره کرد، چرا که از کاتب مزبور چلیپاهای رقم‌داری در وصف مظفرالدّینشاه دیده شده است، از جمله چلیپایی که استاد امیرخانی نیز مبادرت به بازنگاری آن نموده‌اند و مصراع چهارم آن این است: «قطب فلکِ مظفرالدّینشاهی»
چلیپای کعبتین را در زمستان ۸۹ در خلال نمایشگاه خوشنویسیم در مس سرچشمۀ کرمان به همراه تعدادی از خطوط کلکسیونم به نگارخانۀ مس این شهر فروختم. بابت این چلیپا دو میلیون تومان دریافت کردم.
                                                                                         آخرین آپدیت: اردیبهشت ۸۸، شهریور ۸۹، فروردین 97

سوره کوثر اثر محمدعلی قربانی

قطعه‌خط نستعلیق به قلم «محمّدعلی قربانی» از خوشنویسان معاصر و پیرو شیوه‌ی استاد غلامحسین امیرخانی. قبلا هم این قطعه را در بلاگ قرار داده، مکررآ مشاهده می‌کردم در موتورهای جستجوی اینترنتی در سرچ عکس‌های مربوط به خوشنویسی، مورد انتخاب کاربران قرار می‌گیرد. از این رو بار دیگر این قطعه را تقدیم بازدیدکنندگان می‌کنم. ترکیب‌بندی بدیع و موفّقی از سوره‌ی مبارکه‌ی کوثر را در این اثر شاهدیم.
 اصل این قطعه در شمار قطعاتی بود که از دوست خوشنویسم امیرمیثم سلطانی خریدم. متن به شهادت توضیح زیرش توسط قربانی برای سلطانی تحریر و به او هدیه شده است. اسکن حاضر را از روی اصل قطعه و بعد از خریداری به ۲۵ هزار تومان تهیه کردم.
مدّتی بعد قطعه را در خلال یک معامله در قزوین به دوست خوشنویس و کلکسیونرم امیر عاملی فروختم. در تیر ۸۶ که مجددا به قزوین رفتم، اثر را تذهیب‌شده بر دیوار منزل عاملی مشاهده کردم و وسوسه شدم دوباره بخرمش! گفت: «بعد از خرید از شما آن را برای تذهیب در اختیار یکی از شاگردان استاد رامین مرآتی در قزوین (ظاهراً خانم الناز ارجی) قرار دادم و ۴۰ ه.ت بابت تذهیب پرداختم». به هر حال حقیر مجددآ قطعه را از عاملی طی یک مبادله بازپس گرفتم! و اسکن دیگری از روی آن این بار با شکل و شمایل جدید تهیّه کردم. این بار حدود نه ماه این قطعه مهمان من بود و در فروردین ۸۷ در خلال یک مبادله و معامله در دولت‌آباد شهرری به دوست نوسمسار و خطبازم سیّد محمّد حسینی فروختمش و بعد از آن از سرنوشت اثر اطلاعی ندارم.
   لینک‌های مرتبط: اینجا و اینجا                  آپدیت: ۱۲ آذر ۹۰

چند کار ابتکاری دیگر از حقیر در زمینه تلفیق خط و گرافیک

قطعه‌ی سیاه‌مشق ابتکاری حقیر بر روی بیت سعدی:
دختران طبع را یعنی سخن با این جمال / آبرویی نیست پیش حسن آن زیباپسر
(تقدیم به ابوالفضل خزاعی) مرداد ۸۳



همین قطعه در سایز بزرگ
همین قطعه در سایز بزرگ و به صورت نگاتیو


قطعه‌ی فوق از قطعاتی است که چند بار بین من و امیر عاملی در خلال معاملات و مبادلاتمان در سنوات اخیر رد و بدل شده است. ابتدا قطعه را به سفارش و یاد دوست نکورویم «ابوالفضل خزاعی» در مرداد ۸۳ تحریر کردم، ولی او به دلش ننشست و قطعه‌ی دیگری خواست برایش بنویسم که دیگر ننوشتم. قطعه‌ی فوق را برای پاسپارتو به دست محمود حبیب‌اللهی سپردم. حبیب‌اللهی قطعه‌بندی را به انجام رساند. سید احمد شفیعی دوست روحانی و خوشنویسم این سیاه‌مشق را پسندید. به حبیب‌اللهی گفتم که قصد دارم این قطعه را در نمایشگاه خوشنویسی کنگره‌ی میرعماد که در آن ایام در قزوین برگزار می‌شد، به نمایش درآورم. حبیب‌اللهی مرا از این کار باز داشت و گفت که مضمون این قطعه به شاءن شما لطمه می‌زند و حرف و حدیث درست می‌کند.  با این وصف من قطعه را در نمایشگاه مزبور و نیز و بعد از آن هم در یک نمایشگاه در فرهنگسرای بهمن به نمایش عموم درآوردم.
مدتی بعد قرار شد انجمن خوشنویسان این قطعه را خریداری کند. چند بار برای پیگیری قضیه با آقای مهدی‌زاده تماس تلفنی گرفتم که به رغم برخورد خوبش، در خصوص موعدی که ما به پول قرار است برسیم، جواب قاطعی نمی‌داد و آخرش هم نشد و کار را از انجمن شعبه‌ی دزاشیب تحویل گرفتم. مدتی بعد که خوشبختانه وارد کار سمساری خط شدم (می‌گویم خوشبختانه برای اینکه مرا از نگاه و چشمداشت به دست این و آن بی‌نیاز کرد) این قطعه را در کنار یک مجموعه از خطوط خودم به امیر عاملی فروختم. (برای این قطعه ظاهراً ۲۵ ه.ت قیمت گذاشته شد که از این میزان ۱۰ ه.ت به قطعه‌بند پرداخته بودم.) مدتی بعد که به منزل امیر عاملی رفتم، دیدم در قسمت‌های داخلی قطعه تذهیب بکار رفته است که گفت کار یکی از شاگردان رامین مرآتی در قزوین است. (ظاهراً نام تذهیب‌کارش را ارجی ذکر کرد.) در آن نشست این قطعه را با چند قطعه‌ی خام و بی‌تذهیب از خطوط خودم تاق زدم و دوباره تملک کردم! نیتم بیشتر این بود که از قطعه در شکل و شمایل جدید، اسکنی تهیه کنم که کردم. عاملی در آن نشست ابراز کرد که این قطعه همیشه مورد توجه سمساران و خطبازانی که به منزل او می‌آمدند، قرار می‌گرفته است و او قیمت ۳۵۰ ه.ت را به آن‌ها پیشنهاد می‌داده و آ‌ن‌ها به رغم اینکه پا عقب می‌کشیده‌اند، در نوبت‌های بعد، باز هم برای خرید آن در صورتی که قیمت قدری پایینتر درنظر گرفته شود، ابراز رغبت می‌کرده‌اند.
در نهایت در آذر ۸۶ در خلال یک شب مبادله و معامله با امیر عاملی، این قطعه بار دیگر به دست عاملی رسید!

-------------------------------------------------------------
دعای فرج به خط من و در قالب سیاه‌مشق ابداعی حقیر
آماده شده برای شرکت در مسابقه ی طلیعه‌ی ظهور
و قبل از تذهیب سید محمدحسین سیدکریمی
 که فعلآ و تا انتخاب نام مناسبتر،
به نامگذاری دوستم امیر عاملی که این شیوه را «سیاه‌مشق مسلسل» نام نهاده است،
رضایت می‌دهم.
برخی از دوستان مدعیند که مشابه این کارها را دیده‌اند؛ ولی به مورد مشخص نمی‌توانند اشاره کنند. برخی به الگوبرداری من از مرحوم رضا مافی و مسعود رنگساز اشاره می‌کنند.
این دو خوشنویس البته از نوع خاصی از تنیدگی کلمات در هم سود می‌بردند
که با روش من که حالت پازل‌گونه دارد و حروف و کلمات همپوشانی مختصری دارند، متفاوت است.

همان قطعه بالا با تذهیب سید محمدحسین سیدکریمی (نرخ دریافتی بابت تذهیب ۲۵ ه.ت)



این قطعه در سایز بزرگ (اسکن موءمنی)
این قطعه در سایز بزرگ و به صورت نگاتیو (اسکن موءمنی)

این قطعه با اسکن پدیده ی قرن:


                                                                                                    قطعه ی فوق با اسکن پدیده ی قرن در سایز بزرگ

قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی



دعای فرج به خط من و تذهیب حسین نظیفی (نرخ دریافتی بابت تذهیب: ۲۰ ه.ت)



قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی

تلفیق خط و گرافیک کار حقیر بر روی کلمه‌ی آب و متونی متضمن کلمه‌ی آب



بسم‌الله الرحمن الرحیم / قطاعی کار حقیر در حدود سال ۷۵ شمسی

قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی






قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی

چلیپای موزه‌ای، نفیس و منتشرنشده از استاد غلامحسین امیرخانی

قیمت: دو و نیم میلیون تومانیک چلیپای موزه‌ای، نفیس و منتشرنشده از:
استاد غلامحسین امیرخانی
تحریر در آذر ۶۲ شمسی با متن فوق‌العاده‌ی:
«چار چیز است که گر جمع شود در دل سنگ / لعل و یاقوت شود سنگ بدان خارایی
 پاکی طینت و اصل گهر و  استعداد / تربیت‌کردن مهر از فلک مینایی
»
با تذهیب طلا کار استاد رامین مرآتی
اصل قطعه به تازگی توسط حقیر - رضا شیخ محمدی - از دوست خطبازم امیر عاملی خریداری شد. امیر عاملی ابراز ‌کرد که این قطعه را در یک جلسه‌ی تحلیل چلیپا در تهران که نمونه‌های متعدّد چلیپا از اساتید قدیم را به صورت اسلاید نمایش می‌دادند (یا امیر عاملی نمایش می‌داده؟) به نمایش گذاشتند. در آن جلسه استاد امیرخانی نیز حضور داشتند و بعد از جلسه ظاهراً به عاملی گفته بودند که این قطعه را به بنده بدهید و در ازایش چند قطعه‌ از کارهایم را به شما می‌دهم. عاملی افزود: این قطعه را در ازای یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان وجه نقد به اضافه‌ی معادل ۲۰۰ ه.ت از خطوط خودش خریداری کرده و ۱۰۰ ه.ت نیز بابت تذهیبش به رامین مرآتی پرداخته است.


قیمت قطعه: دو و نیم میلیون تومان
فروخته شد در نیمهء دوم سال ۹۰ به دو میلیون و صد هزار تومان به یکی از کلکسیونرهای استان فارس
قیمت اسکن قطعه با رزولاسیون بالا در سایز بزرگ بدون واترمارک: ۱۵۰ هزار تومان / برای خرید لینک اسکن با qom.reza@yahoo.com مکاتبه کنید.

یادآوری: دوست خوشنویس قزوینی‌ام علی‌اکبر پگاه (که در پاییز ۹۰ مدرک استادیش را هم گرفت) در جریان برگزاری نمایشگاه خوشنوسیم در قزوین که چلیپای فوق را هم به نمایش گذاشتم، ابراز کرد:
« این اثر زمانی در تهران در اختیار آقای معصومی (نقّاش گل و طبیعت) بود و یک روز هم نسخهء بدون تذهیبش در دست من امانت بود.»
آدرس اسکن اثر در آرشیو شیخ: آر ۷۰ و آر ۸۹ / شمارهء لیبل تابلو: ۷۹

خط حقیر و تذهیب استاد سید حسین نجومی

یک قطعه‌ی خوشنویسی اثر حقیر
(ابعاد اصلی: ۴۵ در ۶۰ سانت)
متعلق به دوره‌های مختلف کار هنری‌ام (از سال ۶۵ شمسی تا ۸۴)
که بر حول محور شخصیت سید و سالار شهیدان حسین‌بن علی(ع) تحریر شده است.
قطعه‌بندی، تذهیب و گل و مرغ، کار استاد حسین نجومی در خرداد ۸۶ شمسی است.
اصل این قطعه در حال حاضر در مجموعه‌ی کلکسیونر قزوینی امیر عاملی است.



                                                                                                                             قطعه‌ی فوق در سایز بزرگ
قیمت اثر: فروخته شد


راست: استاد سیّد حسین نجومی nojoomi فرزند آیةالله نجومی (خطاط)
چپ:
رضا شیخ محمدی در پست‌زمینه، کارهای خوشنویسی حقیر با تذهیب و نقاشی گل و مرغ استاد سید حسین نجومی دیده می‌شود. عکس یادگاری در پارکینگ منزلمان در قم در تابستان ۸۶ گرفته شده است.

خط پلاکاردی حقیر مربوط به سال 1368 شمسی (سال ارتحال حضرت امام)



                                                                                                                                            عکس در سایز بزرگ

در خلال ده سالی که بین ۶۳ تا ۷۳ در قزوین اقامت داشتم،
با برادر «حسن شکیب‌زاده» (معروف به علی شکیب) که معاون فرهنگی بنیاد شهید قزوین بود،
آشنا و مرتبط شدم و این ارتباط به همکاری‌های عدیده‌ای کشید؛
از جمله نوشتن پلاکارد به مناسبت‌های فرهنگی، سیاسی و نیز نوشتن اطلاعیه با قلم و دوات و احیانآ آرم‌سازی برای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی قزوین که آقای شیکب در آن سمتی داشت.
نیز نوشتن پلاکارت برای کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و
در نهایت کار صفحه‌بندی بنده در نشریه‌ی ولایت قزوین که بخشی از این کار همزمان با دوره‌ی سردبیری آقای شکیب در نشریه‌ی مزبور بود.
تصویری که مشاهده می‌کنید، مربوط به یک کار رنگ و روغن روی بوم (تقریبآ به ابعاد ۵/۱ متر در ۵/۲ متر) که نقاشی‌اش را نقاش خوب قزوینی: مقصودی انجام داده که در زمان جنگ،
پرتره‌هایی که از شهدا روی بوم در بنیاد شهید قزوین نقاشی می‌کرد، معروف بود.
وی  این اثر را به سفارش آقای شکیب، چند ماه بعد از ارتحال امام در سال ۶۸ نقاشی کرد
و من هم با قلم مو و رنگ، زیر آن به خط رقعه (ی دست و پاشکسته البته) که در آن سال‌ها معروف شده بودم که این کار را در پلاکارت انجام می‌دهم و متفاوت می‌نمود و به دل‌ها می‌نشست، انجام دادم.
--------------------------------------------------------------------------------------

و این هم خط حقیر با تذهیب آقای مقصودی (نقاش فوق الذکر قزوینی) مربوط به سال ۶۹ شمسی

کار گرافیکی حقیر با استفاده از حرف نون نستعلیق تحریر در دی 75 شمسی

اثر ناب استاد حامدالآمدی

این قطعه، قطعه‌ای ناب و نایاب از حامدالآمدی و متعلّق به دوست عرب‌زبان و خطبازم سیّد محمد حسینی (مقیم شهر ری) است و این دوست نوسمسار (تعبیر نوسمسار را از صدیق خوشنویسم جناب موحّد حسینی وام و الهام گرفته‌ام که در مورد ماها بکار می‌برد) مایل به فروش قطعه‌ی فوق حتی به ۴ میلیون تومان هم نیست.
قطعه‌ی مزبور که مدت مدیدی در دست بنده امانت بود، حدود ۵۰ سال پیش تحریر شده، قطعه‌بندی‌اش‌، قدیمی و با ابر و باد ترکیه‌ای انجام ‌شده و جدول‌کشی‌اش با طلا صورت گرفته است.
مشابه این قطعه از همین کاتب برجسته و نابغه (که از استاد حسینی موحّد شنیدم که او را «عبقریّ خط عربی» - یعنی غایت و نهایت آن - می‌نامند) در کتاب بدایع‌الخط العربی تاءلیف ناجی زین‌الدّین مصرف (صفحه‌ی ۲۵۲) به صورت سیاه و سفید چاپ شده که سال تحریرش متفاوت است و تصویر آن را مشاهده می‌کنید.
جناب استاد احمد عبدالرضایی کتیبه‌نویس خوب قمی در تابستان ۸۶ که مهمان بنده‌منزل بودند، اصل قطعه‌ی حامد و نسخه‌ی چاپ‌شده در کتاب را با هم مقایسه و ابراز عقیده کردند که قطعه‌ی اصل از جهاتی (از جمله عین علی و غیر) قویتر و بهتر است. ولی چند هفته‌بعد در جلسه‌ی مدرسین انجمن خوشنویسان که بنده قطعه‌ی اصل حامد را برای روءیت همکاران به انجمن برده بودم، با آنکه این قطعه در اصالتش به لحاظ رانش طبیعی قلم و سایه‌روشن‌های حاصل از حرکت طبیعی قلم شکی وجود ندارد و حسابش با دیگر قطعات ثلث که روی میز نور و با ساخت و ساز مداد و پرگار صورت می‌بندد و مشابه این قطعات در سنوات اخیر در قم زیاد دیده شده و توسط جناب سید محمد حسینی و علی نجفی به فروش رفته است و برخی را خود بنده خریده و معمولآ بالاتر از نرخ خرید به فروش رسانده‌ام و در عین حال دوستان شک و شبهه می‌کردند که قطعه‌ی با امضای عباس بغدادی را شاگردش مثنی mosannaa، نوشته است و قطعه‌ی با امضای هاشم و حامد، چرا کاغذهایش یکسان است؟ پس جعل است و از این حرف‌ها. اما این قطعه‌‌ی «لاتقسروا» دیگر داستانش متفاوت است و محصول میز نور و ضرب و زور! نیست و قلم به وضوح و البته به قدرت کاغذپیمایی کرده است و این اثر خلق شده و البته با استادی در برخی نقاط، دورگیری شده که همین دورگیری‌هایش هم صحنه‌ی اجرای مهارت استادی و درسی برای خوشنویسان ماست که خیلی تابلو و رسوا تیغکاری می‌کنند. به هر تقدیر به رغم همه‌ی این حرف‌ها جناب عبدالرضایی در آن جلسه‌ی انجمن، یکباره فرمایش فرمودند که شیخ! خیالت را راحت کنم. این ۴ میلیون نمی‌ارزد! و جعل است!
یادآوری: از حسینی خطباز در ۲۲ آذر ۹۰ شنیدم که قطعهء لاتقسرو را به ۳۵۰۰ دلار (بیش از چهار میلیون تومان) به فروش رسانده است.
                      آپدیت پست: ۲۲آذر ۹۰

قطعه نسخ / حجت کشفی (قطعه را خود ایشان در تیر 86 به حقیر اهدا کردند)

ملکمحمد قزوینی / اصل اثر در اختیار دوست تابلوساز قمی حسن حکانی است



چند قطعه خط منتشرنشده‌ی عربی از هاشم، ماجد و عباس بغدادی

  سمت چپ:آیهء شریفهء و اکثرهم للحق کارهون / تحریر: استاد عباس بغدادی (۱۴۱۷ قمری) / تذهیب: استاد روح‌الله فاضلی وادقانی / ابعاد اثر: ۶۲ در ۵۰ سانتیمتر / پهنای قلم: ۷ میلیمتر / قیمت: ۶۰۰ هزار تومان

این قطعه‌ی از
عبَاس بغدادی را که مزیــــّن به تذهیب روح‌الله فاضلی وادقانی از تذهیب‌کاران خوب قم است، در فروردین ۸۵ در منزل دوست عرب‌زبان و نوسمسارم سیّد محمّد حسینی در شهرری دیدم و ظاهرآ بعدآ در ازای نیم‌میلیون تومان و از طریق علی نجفی پسر جواد سبتی
وارد مجموعه‌ی دوست کلکسیونر قمی‌ام ح.ر شده است.
‌این قطعه از عبّاس بغدادی
abbas baqdadi baghdadi که قطع اصلی‌اش۷۰*۵۰ است، در ۱/۸۵ از دوست اصفهانی مقیم قمم محمود حبیب‌اللّهی به ۳۶۰ ه.ت خریدم و چند روز بعد به امیر عاملی کلکسیونر قزوینی فروختم. قسمت داخلی تذهیب اثر در سال ۸۳ توسَط  کیوان شجاعی‌منش و حاشیه‌ی بیرونی آن از سوی خانم مهدوی از هنرجویان شجاعی‌منش در اراک انجام شده است.


قطعه از هاشم محمّد بغدادی >>>تذهیب این قطعه با طلا و به نرخ ۱۰۰ ه.ت توسّط حسین تنکابنی (مقیم کرج) به سفارش سید محمد حسینی صورت گرفته است. حسینی برای قطعه‌ی فوق ۲ میلیون تومان قیمت گذاشته است.

مشابه (یا عین) این قطعه را در سمت راست
 مشاهده می‌کنید.
تصویر سمت راست را از
گالری «هاشم محمّد بغدادی» نقل کرده‌ام.

آثاری از خودم



 

 

☻ سوره‌ی حمد
در قالب سیاه‌مشق بدیع با مفردات نستعلیق و ترکیب تازه
اثر رضا شیخ‌محمدی
آبان ۸۵



☻ سیاه‌مشق بدیع با متن ترانه‌ی:
«شد خزان گلشن آشنایی / بازم آتش به جان زد جدایی / ...»
مفردات نستعلیق و ترکیب تازه
اثر رضا شیخ‌محمدی
آبان ۸۵




☻ بیت حافظ:
«ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است / ببین که در طلبت حال مردمان چون است»
در قالب سیاه‌مشق بدیع با مفردات نستعلیق و ترکیب تازه
اثر رضا شیخ‌محمدی
آبان ۸۵

خطوطی از استاد حسینی موحد، استاد بنی‌رضی




نام حقیر به خط ثلث ترکیبی
و به قلم  استاد حسینی موحد