رباعی خیام نیشابوری به خط شیخ و تذهیب الناز ارجی
شمع طربم گیر، چون بنشستم هیچ! - خود جام جمم گیر، چو بشکستم هیچ!خط: رضا شیخ محمّدی / تحریر: بهمن ۸۶
تذهیب: الناز ارجی (نگارگر قزوینی، شاگرد استاد رامین مرآتی)
دستمزد تذهیب: ۳۰ هزار تومان /
حلیه به خطّ نستعلیق رضا شیخ محمّدی
تذهیب با طلا: محمّدحسین سیّدکریمی
فوتک: روحالله فاضلی وادقانی / تحریر: سال ۱۳۸۷ شمسی
یادآوری: این قطعه را برای دوستم علی نجفی نوشتم و توسط خود ایشان به فروش رفت و دست به دست شد و نهایتا از موزهء «طارق رجب» کویت سر درآورد و علی نجفی در سفری که به آن سامان رفته بود، در آنجا مشاهده کرده بودش.
لینک فیسبوکی: اینجا

در مقطع همکاری هنریم با استاد سید حسین نجومی فرزند مرحوم آیتالله نجومی، تجربهء خوب ایشان در هنر نگارگری و گل و مرغ، در کنار مهارتشان در قطّاعی و وصّالی و مرمّت نسخههای خطّی، یکجا به کار من آمد: تعدادی از آثار خوشنویسی تحریرشده توسّط خودم را که مربوط به سنوات مختلف فعَالیّت هنریم بود و به رغم تغییر شیوه و پیشرفت در خوشنویسی از آنها دل نمیکندم (چون نماد مقطعی از تلاش هنری من بودند) در اختیار ایشان گذاشتم. حتّی آثار دوستان خوشنویسم را که سر کلاس تحریر کرده و یا به طریق دیگری از آنان به دستم رسیده و وارد مجموعهام شده بود، به نجومی دادم. ایشان هم به انتخاب و اختیار خود با مونتاژ و کنار هم قراردادن این مواد خام و استفاده از ابروبادهای دستساز و پرکردن جاهای خالی با گل و مرغ و گرهچینی، قطعات ترکیبی متعدّد و سروتهبستهای تولید کردند. تولید این دسته آثار در مقطعی بود که هنوز وارد پروسهء برگزاری نمایشگاه انفرادی خوشنویسی نشده بودم و از آنها تنها برای تزیین مجالس و محافلی که با دوستان داشتم و گاه متاعی برای گرمکردن معاملات و مبادلاتی که با دوستان خطباز داشتم، سود میبردم. تنها در یک مورد، در جریان برگزاری اولین نمایشگاه خوشنویسیم در اراک، چهار عدد از آنها را به صورت یکجا به امیر هزاوه رئیس گالری ماندگار اراک فروختم. الباقی قطعات در مبادلات کالا به کالا با قطعات قدیمی یا جدید تاق زده شد و همیشه این جریان و گردش برام لذّتبخش بود.
در پست حاضر دو اثر از این سری قطعات را که در سال ۸۶ توسّط استاد نجومی قطعهبندی و تذهیب شده - و اصل آنها خدا میداند کجاست - تقدیم دوستان میکنم.
اسکنهای چهارتکهای این آثار در بایگانی شیخ ظاهرا نه در آر ۷۲ که در آر ۷۶ است.
طالبان دریافت تصویر
در سایز بزرگ و با رزولاسیون بالا و بدون واترمارک با بنده تماس بگیرند:
۰۹۱۲۷۴۹۹۴۷۹
ایمیل: qom.reza@yahoo.com
بلغ العلی بکماله / شعر سعدی
سیاهمشق: رضا شیخ محمّدی
تحریر: بهمن ۸۸ / گل و مرغ، گرهچینی و تذهیب:
نسرین حقیقت (نگارگر قزوینی) / اجرا: زمستان ۸۹
اندازهء اصلی: ۱۲ در ۲۲.۵ سانتیمتر
اسکن اثر قبل از تذهیب: آر ۱۷۹ / اسکن بعد از تذهیب: آر ۲۰۹
(یادآوری میکنم که اسکن دقیقی از آثار خوشنویسیم یکی قبل از تذهیب و دیگری پس از آن در آرشیو عریض و طویلی (بالغ بر هزار سی.دی) که با حروف انگلیسی نامگذاری و شمارهبندی شده نگهداری میکنم و شناسنامهء هر سی.دی یا دی.وی.دی هم در یک فایل هلپ تایپ شده و قابلیت سرچ دارد تا عنداللزوم به اطّلاعاتم دسترسی داشته باشم.
آنجا که خوشنویس به مثابهء یک نقاش، صفحهء مشق خویش را قلمروی چون بوم فرض کند و با عناصر خط و گلاویزکردن آنها و درهمنویسی و قبض و بسط حروف و نقاط و کلمات و تکرارشان که پژواک نوتهای موسیقی را تداعی میکند، به فضاسازی دست یازد، سیاهمشق تولید میشود.
در این حال چیدمان و ایجاد خلوت و جلوت، گاه با میزانسنی ازپیشتعیینشده صورتبندی میشود و گاه کار را به دست اتفاق میسپرند. در اثری که در این پست عرضه میشود و در منزل دوستی در تهران با گوشی موبایلم عکاسی کردم، استاد کل میرزا غلامرضا اصفهانی به نگارش بدیههنویسانهء سیاهمشقی پرداخته که بینیاز به امضا، با فرم و حالت و مفرداتی به رنگ روح او، خود بهترین گواه بر خروج این نقوش از زیر دست و پنجهء این استاد برجسته است. مضامین زیر هم در خلال نگارش بر لوح ضمیر کاتب جریان داشته و همراه و همزاد با خلاقیّت لحظهای او در ایجاد بافتی درهمتنیده بر کاغذ جاری شده است:
بر سر آنم که گر ز دست برآید / دست به کاری زنم که غصه سرآید
ای یافته سروری بر افراد بشر / وز بهر وجود تست ایجاد بشر
کافیست تو را همین که از روی شرف / هستی خلف سید اولاد بشر
در خاک بیلقان برسیدم به عابدی / گفتم مرا به تربیت از جهل پاک دار (کن)
که سیه کرد چشم یار مرا؟
که سیــــه کرد روزگـار مرا؟ کتبه
میکنــم گریه تا صبـــا نبرد الفقیــر عمـاد
از سـر کـوی او غبــار مـــرا

کتیبهء نستعلیق که حاوی دو فرد شعر متضمّن تاریخ بنا به حروف ابجد است و اشاره به نام فتحعلیشاه قدمت و زمان اثر را مشخّص میکند. این کتیبه که بر روی سنگ به صورت برجسته حجّاریشده، در طاقی حد فاصل بین دو مدرسهء دارالشّفا و فیضیّهء قم نصب شده و تا امروز از آسیب تیشهء تعمیرات مصون مانده است. رباعی نگاشتهشده در کتیبه از این قرار است:
در روضهء معصومه شهنشاه فلکگاه - بنهاد بنا مدرسهء دلکش و دلخواه
تاریخ بنایش چو ز ارباب سخن خواست - بنوشت صبا: مدرسهء فتحعلی شاه
مردی که هیچ جامه ندارد به اتفاق / خوشتر ز جامهای که در او هیچ مرد نیستاین بیت زیبا دست کم دو بار از سوی استاد کل مرحوم میرزا غلامرضا اصفهانی دستمایهء خلق سیاهمشق شده است. یک نسخه از آنها که تاریخ ۱۲۹۵ قمری را در خود دارد، در این پست تقدیم میگردد. نسخهء دوم را در خلال سفر اخیرم به یزد که برای برگزاری نمایشگاه خوشنویسی به آن سامان سفر کرده بودم، روءیت کردم. استاد علی فرزانه برای ایراد سخنرانی در قالب جلسهء کارگاهی در جمع معلّمین هنر از اصفهان به یزد سفر کرده، ورکشاپ پرباری را همراه با پخش اسلاید از خطوط قدما تدارک دید.
در میان قطعات نمایشدادهشده با ویدئوپروژکشن، سیاهمشق نفیسی با سه امضا از مرحوم میرزا بر دیوار رخ نمود که شعر فوقالذّکر را با افتتاح جملهء هوالعلیم تحریر کرده بود. فرزانه ابراز نمود که نسخهء اصل این قطعه در اختیار اوست و برای تصاحب آن ۱۲ میلیون تومان (معادل جهیزیّهء یک دختر) وجه پرداخت کرده است.
این سطر را سالها پیش از دوست و شاگرد خوشنویسم سید اسماعیل علوی راد که در کنار شغل کلیدسازی سالهاست به هنر نستعلیق هم مشغول است و ممتازش را با بنده تمام کرد، در ازای یک کتاب «صحیفهء هستی» گرفتم و چند سال بعد در خلال معاملهای با علی نجفی پسر استاد جواد سبتی به او فروختم و او هم برای تذهیب با طلا در اختیار روحالله فاضلی وادقانی قرار داد. (اسکن نسخهء تذهیبدار؟؟) پس از آن از سرنوشت این قطعه اطلاعی ندارم. تاریخ قبلی پست: ۱۵ اسفند ۸۴ / ۱۶:۲۷
یادآوری: در اسفند ۹۱ این اثر را تذهیب طلا (ظاهرا" از محمدحسین سیدکریمی تذهیبکار قمی) دراصفهاندرمنزلاستادعلیفرزانهدیدمکه عنوان کردند به یک میلیون تومان خریداری کردهاندازفردیبهاسمشجاعی
به حکم: خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران، در این پست دو قطعهخط ارائه میشود: یکی سطری به قلم مرحوم استاد میرزا غلامرضا اصفهانی که از هنر مرحوم میرحسین خوشنویسباشی اظهار شگفتی کرده است و دیگری سیاهمشقی قوی، غنی، رقمدار (۱۲۹۰ قمری) با رنگ مرکب خوب و قلم چابک و حال خوش از حضرت میرحسین که اعتماد به
واترمارک کرکرهای عرضهء آن را در این سایز و با این کیفیّت میسّر میکند. طبعا دوستانی که آثاری از این دست را بیواتر در وب نشر میدهند، به آپلود فایل در این اندازه که به زعم بنده برای درک و دریافت دقایق هنر کاتب، لازم و آموزنده است، تن نمیدهند.
۳ـ قطعه نسخ قدیمی / ۱۰۰ هزار تومان
۴ـ قطعه نسخ قدیمی منسوب به وصال شیرازی / ۱۲۰ هزار تومان
۵ـ برگی از قرآن به خط نسخ (قدیمی) / ۲۹۰ هزار تومان
۷ـ قطعه نسخ قدیمی منسوب به وصال شیرازی / ۱۲۰ هزار تومان
۸ـ قطعه نسخ قدیمی منسوب به وصال شیرازی / ۱۲۰ هزار تومان
۹-الف و ۹-ب ـ برگی از قرآن (پشت و رو) / ۱۵۰ هزار تومان
۱۳ـ نسخ منسوب به اشرفالکتاب اصفهانی / ۱۵۰ هزار تومان
۱۴ ـ قطعه نسخ قرآنی / ۱۰۰ هزار تومان
۱۵ ـ قطعه نسخ قرآنی / ۱۰۰ هزار تومان
۲۱ ـ منسوب به استاد محمدرضا کلهر یا ملکالخطاطین (شاگرد زبدهء او) / ۳۵۰ هزار تومان
تاریخ قبلی پست: ۸/۸/۸۸

هماره، یافتن وجوه مشترک میان هنرهای مختلف را خوش داشتهام. برایم جذّاب بوده که کلمهء قصاری از کنفسیوس را که با دیالوگی از یک فیلم سینمایی یا آیهای از مصحف شریف شباهتی دارد، در مصاحبه یا سخنرانی (در خلال سالهای ۶۴ تا ۶۷ که با لباس روحانیّت در قزوین و حومه و گاه جبهههای جنگ سخنرانی میکردم) یا در کتاب مورد استفاده قرار دهم. کشف شباهتها و تلاش برای ایجاد حسن همجواری میان آنها ضمن اینکه مخاطب را با محاسن هر یک آشنا میکند، لذّت سومی فراتر از برخورد منفرد با آثار در کام مخاطب باقی میگذارد.
در کتاب هفتصد صفحهای «عسل و مثل» (چاپشده در سال ۸۵) که به تازگی نشر فراگفت در صدد چاپ دوم آن است، شمار بسیاری از ضربالمثلها، کلمات و نقل قولها را از قرآن و حدیث و اشعار فارسی و ترکی و انگلیسی با محور مشترک، مجاورنشین هم کردم. این طبع در وبلاگ حاضر نیز به خصوص در پستهای اخیر خودی نشان داده است.
در این پست تناسب و اشتراک میان مضمون بکاررفته در یک قطعهء ناب از مالک دیلمی (۹۲۴-۹۶۹ق) با مفهوم شعر خواندهشده از سوی علیرضا افتخاری بهانهء قرارگیری این دو اثر در همسایگی هم شده است. اجرای افتخاری متعلّق به دورهء درخشان فعّالیّت هنری اوست که به مذاق اصیلگرایان، از دیگر فصول عملکرد این چهرهء ماندگار عرصهء موسیقی خوشتر مینماید. غافل نمیشویم از آهنگسازی محمّد آذری و تنظیم مجتبی میرزاده (هر دو رخت به دیار باقی فکنده) که لباس فاخری بر اندام ابیات ابوسعید ابوالخیر پوشانده است:
گر با غم عشق سازگار آيد دل - بر مرکب آرزو سوار آيد دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق؟ - گر عشق نباشد به چه کار آيد دل؟
گفتنی است: واژهء عشق در مصحف شریف بکار نرفته؛ ولی در ابتدای سورهء شوری حرف مقطعهء «عسق» که شباهت صوری غریبی با کلمهء عشق دارد، جا خوش کرده است. در کتیبهء گچی مسجد جامع شهر ابرقو در ۱۴۰ کیلومتری یزد که به قرن هشتم هجری منتسب است، آیهء شریفهء مزبور بکار رفته است و بنده در سفر آذرماه امسال به این شهر از این واژه اختصاصآ عکس تهیّه کردم که در این پست تقدیم میشود.
پس بیبهاست دل بدون عشق و سر بدون سجود. شاعرگفتنی: سر که در چوگان یار آید، وبال شانه نیست. لینک دریافت فایل صوتی >> اینجا تاریخ قبلی پست: هشت آذر ۸۹، ساعت ۱۵:۰۸
مرا زبان شکایت بیان نمیباشد / تو جور کن که مرا این بیان نمیباشد
تو کینهجو شدهای ورنه هیچ کس به کسی / همیشه در صدد امتحان نمیباشد
میرزا عبدالکریم که این اثر ممهور به مهر اوست، شاگرد ارشد میرزا غلامرضا اصفهانی است و از قرار معلوم این قطعه به خامهء او تحریر شده است.

محمّدعلی قربانی در شمار خوشنویسان خوب این سالیان است که خط نسخ را تحت تاءثیر استاد صمدی و نستعلیق را در قالب چلیپا، سطر و سیاهمشق مینویسد. گرچه هنر قربانی تحتالشّعاع شخصیّت هنری اساتیدی چون علی شیرازی و امیر فلسفی (از شاگردان یک نسل جلوتر ِ امیرخانی) کمتر از آنچه حقّ اوست، نمود دارد، به قضاوت ذوق و قریحهء خوبش در انتخاب مضمون مناسب برای نگارش چلیپا و ملیحنویسیاش در این قالب که نمونهای از آنها در این پست عرضه میشود، از بهترین شاگردان و پیروان شیوهء فاخر استاد غلامحسین امیرخانی به حساب میآید.
پس از روءیت سیاهمشق، آن را با یکی از ادیتورهای تصویر ۱۸۰ درجه بچرخانید و مقلوبنویسیهایش را هم بنگرید. میرحسین به عادت همیشگی خویش با انتخاب مرکّب الوان و البتّه روان و کمغلظت، امکان لایهلایهنویسی و امکان روءیت لایههای تحتانی را فراهم کرده و با این تکنیک از سیاهمشق نویس معاصر خود میرزا غلامرضا اصفهانی (که خوشنویس مزبور زمانی شاگرد پدر او نیز بوده) ممتاز گردیده است. برخی از دوایر «ی» در این اثر از کمال مطلوب برخوردار است
![]()
در این پست یازده قطعه خطّ دیگر از آثار خودم (مزیّن به تذهیب استاد رامین مرآتی) را که به تازگی از کارگاه ایشان در کرج تحویل گرفتم، تقدیم بازدیدکنندگان روزافزون وبلاگم میکنم. اثر نخست مصراعی است از حضرتحافظ ( گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن! ) و دومی سطر (سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ) از حافظ با تذهیب طلا. و سومی مصراعی از حافظ با![]()
مضمون: (فیالجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر) و چهارمی مصراع: (مرگ من یعنی قناری خواند و بیتابم نکرد) از شاعر خوب معاصر «ساعد باقری» که اوّل بار آن را از دوست معلّم و خوشنویسم کاظمی در قم شنیدم. و پنجمی سطر (ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند) و ششمی مصراعی از حافظ با تذهیب طلا: (ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید) نوشتهشده در آبان ۸۲ و هفتمی بیتی از حافظ: (کمال سرّ محبّت ببین نه نقص گناه / که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند) و هشتمی مصراع حافظ: (باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم) نوشتهشده در شهریور ۸۳ و نهمی مصراع صائب تبریزی: (در کمال ![]()
احتیاج از خلق استغنا خوش است) نوشتهشده در تیر ۸۵ تذهیبشده با طلا و دهمی مصراع: (جانپرور است قصّهی ارباب معرفت) از حافظ نوشتهشده در شهریور ۸۳ و یازدهمی مصراع: (در دام چگونه مرغ پرواز کند؟) نوشتهشده در خرداد ۸۴. تحریر و خلق مصراعهای یادشده عمدتاً محصول جلسات هفتگی دعای توسّل انجمن خوشنویسان قم بود که در سنوات گذشته به همّت علی بخشی رئیس کنونی انجمن و علی رضائیان - رئیس سابق - ![]()
ترتیب یافت و افسوس که استمرار نیافت. اصل برخی از این قطعات در اختیار بنده نیست و در معاملات و مبادلاتی که در همین روزهای نخست سال با دوستان خطباز داشتهام، در بازار خرید و فروش خط، تزریق شده یا به برخی مجموعههای خصوصی راه یافته است. (اصل سطور ارائهشده در این پست، عمدتاً در اختیار دوست هنرمندم «خسرو مرادی» - آ.آزرم - از اصفهان است). گفتن دارد که در فصل جدید فعّالیّت هنری، از انباشت آثار خوشنویسیام در منزل پرهیز میکنم و حتّی از این امر بیمناکم. دوستان، بسیار توصیه میکنند که با این آثار، نمایشگاهی انفرادی ترتیب دهم. ولی عجله دارم ![]()
که اثر را بعد از خلق و تذهیب، چون جنینی که دیگر نمیتواند و نباید در دنیای بستهی رحم نگه داشته شود، از خود دور کنم. لذا با اوّلین فرصت معاوضهی این قطعات با قطعات دیگر (ترجیحاً آثار قدما) آن را رد میکنم یا احیاناً به پول نزدیک میکنم. البتّه قبل از اسکنگرفتن قطعهای را دور نمیکنم و همواره حقّ استفاده از اسکن مزبور را حتّی بعد از فروش اثر برای خود محفوظ داشته و دانستهام. با تزریق خطّ خودم در بازار، انگار مسئولیّت حفظ و نگهداری از آن را به دوش دیگران - و اگر جراءت کنم
میگویم: تاریخ - انداختهام و خودم را خلاص کردهام. بر روی نمایشگاه دائمی اینترنت - حفظهالله تعالی! - نیز برای اثر خودم فرصت دیدهشدن فراهم میکنم. دوست دارم از این طریق بیآنکه هزینههای گوناگون انبارداری را بپردازم، اثرم را در تیراژ بالا تکثیر و جاوید کنم. خدا کند در این راه توفیق یابم.
لینک یازده سطر بالا در سایت اسنیپس:
سطر ۱ در سایز سهبرابر / سطر ۲ در سایز چهار برابر / سطر ۳ در سایز سه برابر / سطر ۴ در سایز چهاربرابر /
سطر ۵ در سایز سه برابر / سطر ۶ در سایز سه برابر / سطر ۷ در سایز سه برابر / سطر ۸ در سایز سه برابر /
سطر ۸ قبل از تذهیب / سطر ۹ در سایز سه برابر / سطر ۱۰ در سایز سه برابر / سطر ۱۱ در سایز سه برابر /
دیگر آثار خوشنویسی من با تذهیب استاد مراتی آپلودشده در پرشینگیگ:
![]()
![]()
![]()
استفاده از اسکن سیاهمشق حمد من که در بالا آوردم، در سایت نورنگ که در اردیبهشت ۹۲ در سرچ گوگلی یافتم.
تاریخ قبلی پست: ۱۵ فروردین ۸۷ ساعت ۰۰:۵۰ / آپ: دی ۸۹، دی ۹۱، اردیبهشت ۹۲